English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5356 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
botanical U ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
vegetable jelly U دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
namely U بنام
in f.of U بنام
for the love of U بنام ,
in the name of justice U بنام عدالت
preconize U بنام فراخواندن
names U بنام صداکردن
name U بنام صداکردن
jutte U نوعی سلاح بنام ده دست
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
ghostwrite U بنام شخص دیگری نوشتن
asp U نوعی مار بنام لاتین haje Naja
misname U بنام اشتباهی صدا کردن دشنام دادن
lima bean U نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
emmer U نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
namesakes U کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
namesake U کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
yaws U بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
parian U وابسته به جزیرهای دردریای اژه که مرمری ان بنام است
hare and hounds U بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
morse alphabet or code U الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
limitation of actions U در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
vegetable U گیاهی
vegetative U گیاهی
herbaceous U گیاهی
vegetal U گیاهی
herbescent U گیاهی
plant food U غذای گیاهی
pectin U دلمه گیاهی
phyton U واحد گیاهی
phytogeography U جغرافیای گیاهی
mildew U زنگ گیاهی
blights U زنگ گیاهی
sap wood U شیره گیاهی
pectin U ژلاتین گیاهی
saps U شیره گیاهی
blighting U زنگ گیاهی
blight U زنگ گیاهی
sapped U شیره گیاهی
sap U شیره گیاهی
vegetation U پوشش گیاهی
latex U شیره گیاهی
milking U شیره گیاهی
bolster layer U بالش گیاهی
loose smut U زنگ گیاهی
phytochorology U جغرافیای گیاهی
milks U شیره گیاهی
vegetation U زندگی گیاهی
milked U شیره گیاهی
milk U شیره گیاهی
geographical botany U جغرافیای گیاهی
herbal dye U رنگینه گیاهی
geobotany U جغرافیای گیاهی
galenical U داروی گیاهی
vegetable fiber U الیاف گیاهی
floral zone U منطقه گیاهی
floral ornament U تزیینات گیاهی
phytogeopraphy U جغرافیای گیاهی
plant geography U جغرافیای گیاهی
aphis U شپشک گیاهی
jassid U افت گیاهی
vegetive U گیاهی روینده
auxin U هورمون گیاهی
bacterium U میکروبهای گیاهی
vegtable fat U چربی گیاهی
botanical pesticide U افت کش گیاهی
honeydew U شهد گیاهی
vegetality U حالت گیاهی
phytoecology U بوم شناسی گیاهی
mungo U گیاهی از تیره روناسیان
fire blast U یرقان سوزنده گیاهی
lenticel U خلل وفرج گیاهی
phytobiology U علم الحیات گیاهی
humus U خاک گیاهی هرموس
paleobotany U سنگواره شناسی گیاهی
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
plant ecology U بوم شناسی گیاهی
Manila U از الیاف گیاهی نساجی
underwood U گیاهی که در زیردرختی روییده
trichomic U کرک گیاهی مویک
plant-dyes U رنگینه های گیاهی
trichome U کرک گیاهی مویک
to pull up a plant U گیاهی را ازریشه دراوردن
psyllidae U شپشههای جهنده گیاهی
psylla U شپشههای جهنده گیاهی
phytogenic U دارای منشاء گیاهی
phytosociology U جامعه شناسی گیاهی
vitta U لوله یا منفذ گیاهی
pollinose U شبیه گرده گیاهی
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
dragon head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
excrescency U اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
turgor U اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
turgor U ورم سلولهای زنده گیاهی
trailer U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
dragon's head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
deciduous U گیاهی که در زمستان برگ میریزد
pollen count U درصد گردههای گیاهی در هوا
pollen counts U درصد گردههای گیاهی در هوا
irid U گیاهی از جنس سوسن یازنبق
verticillium U قارچ ناقص افت گیاهی
trailers U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
vetch U ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
buckeye U گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
ecesis U قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
eelgrass U علف مارماهی که گیاهی است دریایی
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
gutta percha U هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
green soap U صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
foliage plant U گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
globeflower U گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
pearl U مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
aluminum U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium U فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
greenbrier U گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی
louse U هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
intermaediate host U جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
Pashtan U قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
glabrescent U گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
household U خانواده
menage U خانواده
wife U خانواده
ilk U خانواده
clan U خانواده
clans U خانواده
households U خانواده
families U خانواده
family U خانواده
gens U خانواده
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
batrachia U خانواده غوکان
mustelidea U خانواده سمور
paterfamilias U سالار خانواده
turnicidae U خانواده بلدرچین
sheikhs U رئیس خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
familial U مربوط به خانواده
patriarchate U ریاست خانواده
patronymic family U خانواده پدرنامی
sheiks U رئیس خانواده
motorola 000 family U خانواده موتورولا
family planning U تنظیم خانواده
arachnida U خانواده کارتنه
apiaceae U خانواده چتریان
actinide series U خانواده اکتینیدها
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
consanguine family U خانواده هم خون
accipitres U خانواده لاشخوران
sheikh U رئیس خانواده
matronymic family U خانواده مادرنامی
member of a family U عضو خانواده
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
penates U خدایان خانواده
strips U موسس خانواده
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
type font U خانواده حروف
sheik U رئیس خانواده
broken homes U خانواده گسیخته
turnix U خانواده بلدرچین
crustacean U خانواده خرچنگ
subfamily U خانواده فرعی
broken home U خانواده گسیخته
horseflesh U خانواده اسب
royalty U از خانواده سلطنتی
to maintain one's family U خانواده خود را
patriarchs U رئیس خانواده
patriarch U رئیس خانواده
zinnia U خانواده گل اهاری
nuclear family U خانواده هستهای
nuclear families U خانواده هستهای
matriarch U رئیسه خانواده
matriarchs U رئیسه خانواده
royalties U از خانواده سلطنتی
crustaceans U خانواده خرچنگ
home visit U بازدید خانواده
culicidae U خانواده پشه
gas family U خانواده گاز
the girls U دخترهای یک خانواده
culex U خانواده پشه
crustaceous U خانواده خرچنگ
crustacea U خانواده خرچنگ
cruciferae U خانواده چلیپاییان
font family U خانواده فونت
ecomania U بیزاری از خانواده
family budget U بودجه خانواده
Recent search history Forum search
1آسیب شناسی مولفه های موثر بر تحکیم بنیان خانواده و ارائه راه کارهای مدیریتی
1what s the meaning grandiflorum to farsi ?
1If he had gone back,it would have been brought disgrace on the family.
3she brought disgrace on the family.
3she brought disgrace on the family.
3she brought disgrace on the family.
1من میخواهم خانواده داشته باشم اگر تو هم میخواهی پیغام بفرست
1argan
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1پودرسبز
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com